معنی نوشیدنی سکرآور
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
لغت نامه دهخدا
نوشیدنی. [دَ] (ص لیاقت) آنچه لایق نوشیدن است. (فرهنگ فارسی معین). که قابل آشامیدن است. || آنچه بنوشند. (از فرهنگ فارسی معین). آشامیدنیها اعم از الکلی یا غیرالکلی.
- نوشیدنی سرد، از قبیل شربت ها، مشروب های الکلی.
- نوشیدنی گرم، از قبیل چای، قهوه و مانند آن.
نوشیدنی. [دَ] (ص لیاقت) نیوشیدنی. رجوع به نیوشیدن و نوشیدن (مدخل ِ دوم) شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) آنچه که لایق نوشیدن است، آنچه که بنوشد: ((نوشیدنی سرد موجود است. ))
واژه پیشنهادی
نوشابه، نوشیدنی میوه ای
اسپرسو
شربت نوشابه آبمیوه شیر دوغ اب
رانی-شیر محلی-چای
قهوه
نوشیدنی
آشام
معادل ابجد
917